تصفیه شرکت سهامی
مراحل تصفیه ی شرکت سهامی بعد از انحلال ( به سببی غیر از ورشکستگی) :
طبق ماده ۲۰۹ و ۲۱۰ لایحه ی قانونی انحلال شرکت سهامی باید نزدِ مرجع ثبت شرکتها ثبت و طبق قانون آگهی شود در غیر این صورت در مقابل ثالث قابل استناد نیست.
نکته ۲: ثبتِ انحلال باید با ارائه ی اسناد لازم به عمل آید که عبارتند از: صورت جلسه ی مجمع عمومی فوق العاده یا حکمِ قطعی دادگاه.
نکته ۳: مهلت قانونی ارائه ی صورت جلسه ی مجمع عمومی فوق العاده به مرجع ثبت شرکتها حداکثر پنج روز از تاریخِ تشکیلِ جلسه ی مجمع است.
نکته ۴: صورت جلسه را مدیر یا مدیرانِ تصفیه باید به مرجع ثبت شرکتها تسلیم کنند.
نکته ۵: اگر شرکت سهامی با تصمیمِ مجمع عمومی فوق العاده منحل شود اصولاً امرِ تصفیه ی شرکت با آخرین اعضای هیات مدیره ی شرکت است این قاعده تکمیلی است در همه ی شرکتهای تجاری وقتی که شرکت با تصمیم شرکا منحل میشود مُجراست.دلیل حکم تامین سرعت مناسب برای عملیاتِ تصفیه است.(ماده ۲۰۴)
نکته ۶: منظور از عبارت مدیران در ماده ۲۰۴ لایحه ی قانونی آخرین اعضای هیات مدیره ی شرکت است.
نکته ۷: اساسنامه ی شرکت میتواند خلافِ حکمِ فوق را پیش بینی کند در صورتِ سکوتِ اساسنامه مجمع عمومی فوق العاده ای که تصمیم بر انحلال شرکت گرفته میتواند خلافِ قاعده ی فوق را تصویب نماید.
نکته ۸: اگر دادگاه حکمِ انحلال شرکت را بدهد مدیر یا مدیران تصفیه توسطِ دادگاه ضمن حکم تعیین میشوند دادگاه میتواند مدیر یا مدیران تصفیه را از بین اعضای هیات مدیره انتخاب کند.
نکته ۹: مدیر تصفیه ی شرکت سهامی ممکن است سهامدار شرکت و یا خارج از سهامداران باشد
نکته ۱۰: اگر دادگاه حکم انحلال صادر کند سمتِ اعضای هیات مدیره ،مدیر عامل و بازرسِ شرکتِ سهامی زایل میشود.
اگر مجمع عمومی فوق العاده شرکت سهامی را منحل کند سمت مدیرعامل و بازرس زایل میشود.
سمت آخرین اعضای هیات مدیره به مدیر تصفیه شرکت تصفیه تبدیل میشود.
نکته ۱۱: شخص یا اشخاصی که دادگاه بعنوانِ مدیرِ تصفیه تعیین میکند ملزم به قبولِ سمت نیستند اگر سمت را قبول نکنند دادگاه نمیتواند مدیر تصفیه ی جدید انتخاب کند باید تصفیه را به اداره ی تصفیه ی حوزه ی قضایی خود واگذار کند و اگر اداره ی تصفیه در آن حوزه ی قضایی وجود نداشته باشد تصفیه به اداره ی تصفیه ی نزدیکترین حوزه ی قضایی واگذار میشود. (ماده ۲۷۵).
نکته ۱۲: انحلال شرکت سهامی بعد از ثبت باید در دو روزنامه آگهی شود:
۱- روزنامه ی رسمی
۲- روزنامه ی کثیرالانتشار شرکت
نکته ۱۳: اشخاصِ حقوقی میتوانند مدیرِ تصفیه ی شرکت سهامی شوند.
نکته ۱۴: جمعاً در چهار مورد طبق لایحه ی قانونی مدیرِ تصفیه ی شرکت سهامی را دادگاه تعیین میکند این چهار مورد که در مواد ۲۰۵و۲۷۵ بیان شده اند به شرح زیر است:
۱- وقتی که دادگاه حکمِ انحلال شرکت سهامی را صادر کند
۲- وقتی که دادگاه حکمِ بطلانِ شرکت سهامی را صادر کند
۳- وقتی که شرکت سهامی با تصمیم مجمع عمومی فوق العاده منحل شود و به هر دلیل مدیر تصفیه تعیین نشده باشد
۴- در صورتی که مدیر تصفیه به وظایف خود عمل نکند
نکته ۱۵: در مواردِ ۱و۲ مدیر تصفیه ضمن حکمِ انحلال یا بطلان باید تعیین شود در موارد ۳و۴ به موجب حکمِ مستقل انتخاب میگردد.
نکته ۱۶: بین حکمِ انحلالِ شرکت سهامی با حکمِ اعلامِ بطلان این شرکت تفاوت وجود دارد برای اخذ حکمِ بطلانِ شرکت سهامی از دادگاه مدعی باید اثبات کند که یکی از شرایطِ امری تشکیل شرکت رعایت نشده است مثلاً اعلامیه ی پذیره نویسی سهام در مرحله ی تشکیلِ شرکت سهامی عام بدون مجوزِ سازمان بورس منتشر شده یا مبلغ تعهد موسسین در ارتباط با سرمایه ی شرکت کمتر از ۲۰ درصد است.
و این نقض از زمانِ تشکیل شرکت وجود داشته.
یا موسسین عین یا سند مالکیت آورده ی غیرنقد را در زمان تشکیل شرکت به بانک تودیع نکرده اند
نکته ۱۷: بعد از صدورِ حکمِ بطلانِ شرکت سهامی باید عملیاتِ تصفیه آغاز شود.امر تصفیه در این فرض تابع همان احکامی است که برای تصفیه ی شرکت سهامی در فرض انحلال مقرر است.
نکته ۱۸: هر دو دعوی انحلال و اعلامِ بطلانِ شرکت سهامی از دعوی غیر مالی هستند شورای حل اختلاف برای رسیدگی به آنان صالح نیست هر ذی نفع میتواند این دعوی را اقامه کند.
نکته ۱۹: برخلاف قاعده ی عمومی قانون مدنی که به موجب آن موجد بطلانِ عقدِ باطل قابل رفع نیست موجد بطلان شرکتهای سهامی طبق مواد ۲۷۱ و ۲۷۲ لایحه ی قانونی اصولاً قابل رفع است.
دادگاه ملزم نیست برای رفع موجباتِ بطلان شرکت سهامی مدت اعطا کند.اگر خوانده ی دعوا درخواست کند دادگاه میتواند حداکثر تا شش ماه بدین منظور مدّت تعیین کند.
ابتدای مدّت تاریخِ وصولِ پرونده از دفتر به دادگاه است.
اگر موجد بطلان در مدّت تعیین شده توسطِ دادگاه بدوی یا قبل از صدورِ حکمِ بطلان در مرحله ی بدوی رفع شود دادگاه قرارِ #سقوط_دعوا صادر خواهد کرد
اگر دادگاه بدوی حکمِ بطلان را صادر کند و موجدِ بطلان در زمان رسیدگی دادگاه تجدید نظر رفع شود دادگاه تجدید نظر حکم بطلان را تایید خواهد کرد.
نکته ۲۰: دادگاه تجدید نظر استان نمیتواند برای رای موجد بطلان به خوانده مهلت دهد.
نکته ۲۱: اگر شرکت قبل از انحلال عقود مستمری مثل قرارداد اجاره ی ملک منعقد کرده باشد که در زمان انحلال مدت آنها به پایان نرسیده وجود این قراردادها مانع انحلال شرکت نیست.هم مجمع عمومی فوق العاده میتواند تصمیم به انحلال بگیرد هم دادگاه در صورت اثبات شدن یکی از موجباتِ قضایی حکمِ انحلال صادر خواهد کرد.
منحل شدن شرکت در این فرض منوط به رضایتِ طرفِ مقابلِ قرارداد نیست.انحلال شرکت سبب منفسخ شدن عقد نمیشود مگر اینکه با پیش بینی شرط فاسخ در قرارداد طرفین توافق کرده باشند که با انحلال شرکت عقد منفسخ شود.
انحلال شرکت در این فرض برای هیچ یک از طرفین عقد خیار فسخ ایجاد نمیکند مگر اینکه در قرارداد حق فسخ شرط شده باشد.
تعهداتِ جاری شرکت را طبق ماده ۲۰۸ لایحه ی قانونی مدیر تصفیه باید اجرا کند
برای مثال اگر یک شرکت پیمانکاری که با وزارت نیرو برای احداث یک سد قرارداد منعقد کرده باشد پیش از اتمام عملیاتِ پروژه منحل شود قرارداد پیمانکاری به قوت خود باقی است و مدیر تصفیه باید تعهدات ناشی از عقد را تا پایان پروژه اجرا کند.
اگر برای اجرای تعهدات جاریِ شرکت منحل شده انعقاد قرارداد های جدید لازم باشد مدیر تصفیه میتواند منعقد کند در غیر این صورت عقدِ قرارداد جدید بنام شرکت منحل شده از طرف مدیر تصفیه ممنوع و باطل است.
طبق ماده ۲۱۲ لایحه ی قانونی مدیر تصفیه ی شرکت سهامی نماینده ی شرکت در حال تصفیه است و از کلیه ی اختیارات لازمِ برای انجامِ امر تصفیه برخوردار است بنابراین مدیر تصفیه بخشی مانند مدیر عامل در زمانِ حیات شرکت دارد با این تفاوت که نمایندگی مدیر عامل در حدودِ اختیاراتی است که هیات مدیره اعطا کرده ولی برای انجام امر تصفیه مدیر تصفیه از همه ی اختیارات لازم بهره مند است
نکته ۲: محدود کردنِ اختیاراتِ مدیر تصفیه به هرنحوی که به عمل آید باطل و کم لن یکن است.
نکته ۳: طبق ماده ۲۱۲ لایحه ی قانونی مدیر تصفیه میتواند #شخصاً یا با #انتخاب_وکیل از طرف شرکت دعوا اقامه کند یا در قبالِ دعوی اقامه شده از شرکت دفاع کند.
برای مثال اگر شرکتِ سهامی منحل شده طلبی از شخصی داشته باشد و بدهکار از پرداخت دین امتناع کند مدیر تصفیه میتواند شخصاً به نیابت از شرکت دادخواست امضاء کند برای طرح دعوا علیه ی بدهکار و در دادرسی هم شرکت کند حتی اگر پروانه ی وکالت دادگستری نداشته باشد مدیر تصفیه میتواند برای اقامه ی این دعوا وکیل اختیار کند در این صورت وکیل منتخب باید پروانه ی وکالت دادگستری داشته باشد طبق ماده ۲۰۹ ق.ت در شرکتهایی که عملیات تصفیه ی آنان تابع قانون تجارت است مثلِ شرکت تضامنی یا مثلی مدیرِ تصفیه مثلِ آنچه در خصوصِ مدیرِ تصفیه ی شرکت سهامی بیان شد میتواند شخصاً از طرف شرکت دعوا اقامه کند یا بدین منظور وکیل دادگستری انتخاب کند.
نکته ۴: در خصوص اختیارِ مدیرِ تصفیه برای ارجاع دعاوی شرکت به داوری یا صلح این دعاوی حکم مقرر برای شرکتهای تجاری مختلف بطور کامل یکسان نیست.
الف)
۱- در شرکتهای سهامی عام
۲- سهامی خاص
۳- تعاونی متعارف
۴- و تعاونی سهامی عام
در این چهار شرکت مدیر تصفیه میتواند دعاوی شرکت را به داوری ارجاع دهد یا صلح کند.نیازی به رضایت شرکاء شرکت نیست حتی اگر در اساسنامه ی شرکت یا به طریقِ دیگر مدیر تصفیه از این اقدام منع شده باشد،میتواند این اقدام ها را انجام دهد.( ۲۱۲ لایحه ی قانونی).
ب) طبق ماده ۲۱۰ ق.ت در شرکتهای
۱-تضامنی
۲- نسبی
۳- مختلط سهامی
۴- و مختلط غیر سهامی
مدیر تصفیه نمیتواند دعاوی شرکت را به داوری ارجاع دهد یا صلح کند مگر با رضایت شرکای ضامن.
در شرکتهای تضامنی و نسبی برای دادن این اجازه موافقت همه ی شرکاء لازم است در شرکتهای مختلط رضایت شرکای غیر ضامن لازم نیست ولی شرکای ضامن باید با اتفاق آراء رضایت دهند.
مثلاً اگر شرکت مختلط سهامی هفت شریک داشته باشد که چهار نفر سهامدار و سه نفر ضامن هستند برای دادن اجازه ی صلح دعاوی به مدیرِ تصفیه رضایت هر سه شریک ضامن لازم است.
اگر مدیرهِ تصفیه بدون اخذ رضایت شرکاء ضامن دعوا را صلح کند یا موافقت نامه ی داوری امضاء کند صلح یا توافق برای داوری غیرنافذ است.
مدیرِ تصفیه میتواند بدون رضایت شرکای ضامن عقد صلح ابتدایی منعقد کند در این خصوص حکمِ ماده ۲۱۰ ق.ت لازم اجرا نیست مثلاً اگر مدیر تصفیه در مقام بیع عقد صلحِ معوض برای فروش ملکِ شرکت بدون رضایتِ شرکای ضامن منعقد کند عقد صحیح و نافذ است
ج) طبق ماده ۲۱۴ ق.ت در شرکت با مسئولیت محدود مدیر تصفیه نمیتواند دعاوی شرکت را صلح کند یا به داوری ارجاع دهد مگر با موافقتِ مجمع عمومی شرکاء یا بر اساس شرطِ مندرج در اساسنامه.
شرکتهای سهامی و تعاونی در حالِ حاضر از شمول حکمِ ماده ۲۱۴ ق.ت خارج شده اند.
نکته ۱: در فرضی که انحلال شرکت تجاری به سببی غیر از حکمِ ورشکستگی است برای اقامه ی دعوا باید نام شرکتِ منحل شده بعنوان خوانده در دادخواست درج شود و نام مدیر تصفیه بعنوانِ نماینده .اگر شرکت به سببِ حکمِ ورشکستگی منحل شود طبق ماده ۴۱۹ ق.ت در مقامِ طرح دعوا علیه ی شرکت نام مدیرِ تصفیه بعنوانِ خوانده در دادخواست درج گردد.
نکته ۲: طبق ماده ۲۱۳ لایحه ی قانونی انتقالِ اموالِ شرکت در حال تصفیه کلاً یا بعضاً به مدیر تصفیه یا اقربای او تا درجه ی چهارم از طبقات اول و دوم ممنوع است هر انتقالی خلافِ این حکم باطل است هیچ یک از ارکان شرکت حتی صاحبان سهام به اتفاق آراء نمیتوانند انعقاد این عقد را اجازه دهند.
نکته ۳: انتقال اموال سهامداران در حالِ تسویه به مدیر تصفیه یا اقربای او منعی ندارد.
سهام جزء دارایی سهامداران است. سهامدار میتواند بعد از انحلال و در دوره ی تصفیه سهام خود را به هر شخص حتی مدیرِ تصفیه ی شرکتِ منحل شده یا اقربای او انتقال دهد چه انتقال معوض باشد و چه غیرمعوض.
نکته ۴: انتقال دارایی شرکت در حالِ تصفیه توسط مدیر تصفیه به یکی از سهامداران شرکت ممنوع نیست مگر اینکه سهامدار جزء اقربای مدیر تصفیه باشد در بعضی موارد به دلیل وجود قرابت بین سهامداران و مدیر تصفیه انتقال دارایی شرکتِ در حالِ تصفیه به هیچ از صاحبان سهام امکان پذیر نیست مثلاً اگر سهامداران یک شرکت سهامی خاص پدر همراه با دو فرزند خود باشند و شرکت منحل شود و پدر مدیر تصفیه گردد انتقال دارایی شرکتِ در حالِ تصفیه به هیچ یک از سهامداران ممکن نیست.
نکته ۵: مدیر تصفیه یا اقربای او تا درجه ی چهارم از طبقات اوّل و دوّم نمیتوانند اموالِ شرکتِ در حالِ تصفیه را اجاره کنند زیرا اجاره موجب انتقالِ منفعت است
نکته ۶: حکمِ ماده ۲۱۳ لایحه ی قانونی نسبت به چهار شرکت جاری است که عبارتند از:
۱- سهامی عام
۲- سهامی خاص
۳- تعاونی متعارف
۴- تعاونی سهامی عام
بدین ترتیب اگر مدیر تصفیه ی شرکت با مسئولیت محدود در حالِ تصفیه ملکِ شرکت را به فرزند خود بفروشد عقد صحیح و نافذ است.
نکته ۷: یک شخص میتواند در دو یا چند شرکت تجاری بطور هم زمان مدیرِ تصفیه باشد.بدین ترتیب اگر فرض کنیم شخصِ الف هم زمان مدیرِ تصفیه یک شرکتِ سهامی خاص و یک شرکتِ با مسئولیت محدود است و اتومبیل های متعلق به این شرکتها را جهتِ انجام امر تصفیه به فرزند خود فروخته یه قیمتی بیش از قیمت رایج در بازار قراردادی که به نیابت از شرکت سهامی منعقد شده باطل و قراردادی که از طرفِ شرکت با مسئولیت محدود بسته شده صحیح و نافذ است.(چون ماوه ۲۱۳ فقط توی چهارتا شرکت)
نکته ۸: مدت ماموریت مدیر یا مدیران تصفیه حداکثر دو سال است (ماده ۲۱۴ لایحه ی قانونی) این مدت قابل تمدید است به دفعات در تمدید مهلت مرجع صلاحیتدار میتواند مهلتی بیش از دو سال تعیین کند.درخواست تمدید را به مرجع صالح مدیر یا مدیرانِ تصفیه باید ارائه دهد.
مرجع صالح برای تمدید مهلت حسبِ مورد دادگاه یا مجمع عمومی عادی است اگر دادگاه مدیر تصفیه تعیین کرده باشد دادگاه باید مدت ماموریت را تمدید کند در غیر این صورت مجمع عمومی عادی.
نکته ۹: در تقاضای تمدید مهلت باید:
۱- علل و جهاتِ خاتمه نیافتن تصفیه
۲- مقدارِ مهلتِ اضافه ای که جهتِ پایان دادن به تصفیه نیاز است
۳- اقدامات و تدابیر لازم جهت پایان دادن به امر تصفیه درج شود.
نکته ۱۰: طبق ماده ۲۱۶ لایحه ی قانونی مدیران تصفیه قابل عزلند هر مرجعی که مدیر تصفیه را انتخاب کرده باشد صالح برای عزل اوست بنابراین اگر مدیر تصفیه توسطِ مجمع عمومی عادی انتخاب شده باشد دادگاه نمیتواند او را عزل کند.
نکته ۱۱: مدیر تصفیه میتواند استعفا دهد چه منتخب دادگاه باشد و چه منتخب مجمع عمومی استعفای مدیرِ تصفیه ایقاع تشریفاتی است بعد از انجام شدن تشریفاتِ مقرر در ماده ۲۳۰ لایحه ی قانونی موثر میشود.
نکته ۱۲: علاوه بر عزل و استعفا، طبق ماده ۲۳۱ فوت مدیرِ تصفیه و حجر یا ورشکستگی او موجبِ زوال سمتِ مدیرِ تصفیه میشود.
با توجه به این ماده محجوران و ورشکستگان نمیتوانند مدیر تصفیه ی شرکت سهامی شوند.
نکته ۱۳: طبق ماده ۲۳۰ لایحه ی قانونی مدیر تصفیه ای که میخواهد استعفا دهد باید قصدِ خود را به دادگاه یا مجمع عمومی عادی اعلام کند و تعیین مدیرِ تصفیه جدید را بخواهد بعد از آنکه مدیر تصفیه جدید انتخاب و سمتِ او نزدِ مرجع ثبت شرکتها ثبت شد در دو روزنامه
روزنامه ی رسمی و روزنامه ی کثیرالانتشار شرکت آگهی گردید سمتِ مدیر تصفیه ی مستعفی زایل میشود.
نکته ۱۴: با لحاظِ ماده ۲۳۱ لایحه ی قانونی در صورتی که سمتِ مدیرِ تصفیه در اثر فوت یا ورشکستگی زایل شود راجع به نحوه انتخاب مدیر تصفیه ی جدید چهار صورت باید از هم تفکیک شوند:
الف) مدیر تصفیه واحد است و توسط مجمع عمومی عادی انتخاب شده است =هر ذی نفع میتواند از مرجع ثبت شرکت ها دعوتِ مجمع عمومی عادی را جهتِ انتخابِ مدیرِ تصفیه جدید درخواست کند = اگر این مجمع به هر دلیل تشکیل نشود یا نتواند مدیر تصفیه انتخاب کند هر ذی نفع میتواند از دادگاه انتخابِ مدیر تصفیه ی جدید را بخواهد
ب) مدیرِ تصفیه واحد است و توسط دادگاه انتخاب شده است = هر ذی نفع میتواند از دادگاه انتخاب مدیر تصفیه ی جدید را بخواهد.
ج) مدیران تصفیه متعددن و توسط مجمع عمومی عادی انتخاب شده اند = اگر سمتِ یکی از اونها در اثرِ فوت یا حجر یا ورشکستگی زایل شود مدیر یا مدیران تصفیه ی باقی مانده باید مجمع عمومی عادی را جهتِ انتخاب جانشین دعوت کنند. اگر این مجمع تشکیل نشود با به هر دلیلی مدیر تصفیه ی جدید انتخاب نکند مدیر یا مدیرانِ تصفیه ی باقی مانده مکلفند انتخاب جانشین را از دادگاه بخواهند. چنانچه در این فرض سمتِ همه ی مدیرانِ تصفیه با فوت یا حجر و یا ورشکستگی زایل شود هر ذی نفع میتواند از اداره ی ثبت شرکتها دعوتِ مجمع عمومی عادی را تقاضا کند.
د) مدیرانِ تصفیه متعدد هستند و توسط دادگاه انتخاب شده اند= اگر سمتِ یکی از مدیرانِ تصفیه( نه همه ) در اثر فوت یا حجر یا ورشکستگی زایل شود مدیر یا مدیرانِ تصفیه ی باقی مانده مکلفند انتخاب جانشین را از دادگاه تقاضا کنند.
نکته ۱: بعد از آنکه اموال شرکت فروخته شد و مطالبات وصول شدند مدیر یا مدیران تصفیه باید اقدام به پرداختِ دیون شرکت کنند در فرضی که انحلال به سببی غیر از ورشکستگی است هیات غرما تشکیل نمی شود. و همه ی مطلباتِ طلبکار ها باید تادیه شود نه به نسبتِ طلب.
حق طلبکارهای شرکت منحل شده در عملیات تصفیه مقدم بر حق سهامداران است لذا اصولاً تا مطالباتِ طلبکارها تادیه نشده تقسیمِ وجو بینِ صاحبانِ سهام ممنوع است.
نکته ۲: تقسیم وجو بین صاحبان سهام در دوره ی تصفیه به دو شکلِ
۱- تقسیم موقت
۲- و تقسیم قطعی
انجام میشود.تقسیم قطعی بعد از پرداخت کاملِ همه ی بدهی های شرکت است و تقسیم موقت قبل از تادیه ی همه ی دیون انجام میشود. با توجه به مواد ۲۲۳ و ۲۲۵ لایحه ی قانونی برای تقسیم موقت اجتماع دور شرط لازم است
الف) معادل دیونی که هنوز موعد پرداخت آنها نرسیده وجو کنار گذاشته شود توسط مدیر تصفیه.
ب) آگهی فراخوان طلبکاران طبق ماده ۲۲۵ لایحه ی قانونی سه مرتبه و هر مرتبه به فاصله ی یک ماه در روزنامه ی رسمی و روزنامه ی کثیر الانتشار شرکت منتشر شود و اقلاً شش ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی بگذرد.
نکته ۳: برای تقسیم قطعی اجتماع دو شرط زیر لازم است:
۱- پرداختِ همه ی دیون شرکت
۲- انتشارِ آگهی فراخوان طلبکارها به ترتیب مقرر در ماده ۲۲۵.
نکته ۴: طلق ماده ۲۲۶ لایحه ی قانونی اگر مدیر تصفیه بدون رعایت تشریفاتِ ماده ۲۲۵ وجی بین صاحبان سهام تقسیم کند مسئول خساراتِ طلبکارهایی است که طلبشان را دریافت نکرده اند.
چنانچه مدیرانِ تصفیه متعدد باشند و جمعاً مرتکب این تخلف شوند مسئولیت آنها غیرتضامنی(اشتراکی است) اگر مدیرِ تصفیه تشریفاتِ موضوع ماده ۲۲۵ را رعایت کنند و بعد از آن وجو را بینِ صاحبانِ سهام تقسیم کند و ختمِ عملیاتِ تصفیه ثبت و آگهی شود چنانچه پس از ختم تصفیه طلبکاری پیدا شود که طلبِ خود را دریافت نکرده این طلبکار به اندازه ی وجویی که هر یک از سهامداران گرفته اند به صاحبان سهام حق رجوع دارند.
نکته ۵: اگر بعد از پرداخت مواردِ اسمی سهام وجوهی اضافه بماند طبق ماده ۲۲۴ لایحه ی قانونی مازاد به ترتیبِ مقرر در اساسنامه ی شرکت و اگر اساسنامه ساکت باشد به نسبتِ سهام بین سهامداران تقسیم میشود بنابراین اگر در اساسنامه مقرر شود که وجو مازاد باید بطورِ مساوی بین سهامداران تقسیم گردد شرط صحیح و معتبر است.
نکته ۶: طبق ماده ۲۲۷ لایحه ی قانونی مدیرانِ تصفیه مکلفند ظرفِ حداکثر یک ماه پس از ختم تصفیه موضوع را به مرجع ثبت شرکتها اعلام کنند تا بعد از ثبت در روزنامه ی رسمی و کثیرالانتشار آگهی شودُ نام شرکت از دفتر ثبت شرکتها حذف شود.
نکته ۷: همچُنان که ماده ۲۲۷ مقرر کرده به منظورِ فراهم شدن امکانِ انتخابِ نام ثبت شده برای شرکتی که عملیاتِ تصفیه ی آن خاتمه یافته بعنوان اسمِ سایرِ شرکتها اخرین اقدام در مجموع اقداماتی که بعد از انحلال شرکت انجام میشود حذفِ اسم شرکت از دفترِ ثبت شرکتهاست.
نکته ۸: مدیر بعد از اعلام ختم تصفیه طبق ماده ۲۲۸ لایحه ی قانونی باید وجو باقی مانده را نزد یک بانک سپرده گذاری کند و اسامی طلبکارها و سهامدارهایی را که حقوق خود را استیفا نکرده اند به بانک تحویل دهند این موضوع باید در آگهی هایی که برای ختم تصفیه منتشر میگردد به اطلاع اشخاص ذی نفع برسد پس از انقضای ده سال از تاریخ نشرِ آگهی ختمِ تصفیه وجوهی که نزد بانک باقی مانده در حکمِ اموال بلا صاحب است و از طرف بانک با اطلاع دادستان به خزانه باید واریز شود دفاتر تجارتی شرکت و سایر اسناد و مدارکِ شرکتِ تصفیه شده تا ده سال از تاریخِ اعلامِ ختم تصفیه باید نگهداری شود.
نگهداری این اسناد در طول ده سال فوق به عهده ی مرجع ثبت شرکتهاست.
مراجعه به این اسناد برای اشخاص ذی نفع مجاز است.