لایحه دفاعیه سرقت
بسمه تعالی
بازپرس محترم شعبه 8 دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 10
سلام علیکم
به استحضار عالی می رساند اینجانب غلام …فرزند محمد مشتکی عنه علیه شرکت خودرورسازی … به شماره پرونده …. با موضوع اتهام سرقت مطروحه در نزد شعبه می باشم.با تقدیم لایحه ضمن تبرئه خویش از جرم انتسابی لایحه خود را ذیلاً تقدیم دادگاه محترم می دارد :
1- موضوع سرقت از صندوق اعانات کمک به مردم آواره لبنان بوده که بنده هیچ گونه اطلاعی از سرقت صورت گرفته نداشته و ندارم و به چند دلیل در شرایط ویژه اقراریه هایی را از اینجانب با زور و تهدید بدواً توسط حراست شرکت … و متعاقب آن توسط اداره آگاهی اتخاذ شده و اتهام ایرادی را به دلایل ذیل ردمی نمایم :
الف: بنده در تاریخ 28/05/95 جهت گذراندن شیفت شب فعالیت خود را شروع کردم که مرسوم بود که 3 هفته شیفت صبح از ساعت 30/6 صبح الی 16 عصر و یک هفته شیفت شب از ساعت 12 شب تا 30/6 صبح در شرکت فعالیت می کردم.
ب: وقتی که شیفت شب ماهیانه به تاریخ 28/05/95 شروع شد در آن شب نگهبان هم در کنار بنده حضور داشت و تمام ساعت را با هم بودیم.زیرا که بین قسمت اپراتور شرکت با قسمت نگهبانی فقط یک اتاقک کوچک وجود دارد و هر دو یعنی هعم اپراتور و هم نگهبان از نظر دید نسبت به همدیگر اشراف دارند و از آن جهت که مدت 5 سال می باشد که در ان شرکت فعالیت می کنم و با نگهببانان شرکت رابطه دوستی داشته و در بعضی از اوقات در انجام وظایف به همدیگر کمک نمودیم و حتی غذا خوردن و چای خوردن ما نییز در یک جا انجام می پذیرفت.تا اینکه در شب مورخه 30/05/95 وقتی دیدم نگهبان در محل کار حضور ندارد بدواً در جستجوی ایشان برآمدم و بعد دیدم تنها وسیله ای که احتمال سرقت از ان فراوان است صندوق اعانات که مبلغی پول در درون ان وجود داشت به خاطر مسائل امنیتی و حس نوعدوستی و همکاری با نگهبان صندوق مذکور را به داخل اتاق خود بردم و در روی میز قرار دادم و بلافاصله بیرون رفته و نگهبان را دیدم و اورا مطلع ساختم و به ایشان گوشزد کردم که صندوق در روی میز بنده قرار دارد و صندوق را رها نکنند و سپس برای صرف غذا مشغول به غذا خوردن شدم و به ایشان تذکر دادم که جهت جلوگیری از سرقت اینکار را انجام دادم و این تحویل شما است.لازم به ذکر است که اینجانب و نگهبان سابقاً در بسیاری از اموال دیگر همدیگر و همچنین مسایل دیگر اداره همکاری لازم را داشتیم.در همین لحظه دیدم مسئولین حراست آمدند و اتهام سرقت را به من بستند و بلافاصله بنده را تهدید به اخراج از کار و برخورد شدید و معرفی به دادسرا و مسائل دیگر کردند و بعد به من پیشنهاد دادند در صورتی که این سرقت را به گردن بگیری و مبلغ 1/000/000 میلیون ریال به صندوق واریز کنی از مجازات و اخراج تو صرفنظر می کنیم و بنده نیز به جهت اینکه به این شغل نیاز مبرم داشته و امرار معاش بنده و خانواده ام از این طریق صورت می گیرد و به اجبار و اکراه دستورات ایشان را پذیرفتم و عمل ناکرده را به گردن گرفتن تا شاید دست از سرم بردارند و فردا صبح مبلغ 1/000/00 ریال از منزل از همسرم گرفتم و به صندوق اعانات واریز نمودم.بلافاصله صبح حراست شرکت بنده را تحویل مامورین کلانتری و اداره آگاهی دادند و متعاقب آن 3 روز در این اداره بازداشت موقت به سر بردم و یک شب اینجانب را تحت انواع تنبیه بدنی قرار داده تا اینکه تاب تحملم تمام شده و به اجبار آنها جرم نامرده را به گردن گرفتن، چند نکته جهت تشحیذ ذهن قاضی محترم معروض می دارد :
1- سرقت به گفته نگهبان و طبق اظهارتش به تاریخ 95/05/25 اتفاق افتاده است ولی ایشان گزارش خود را به تاریخ 95/05/28 اعلام نموده است و تقاضای استماع شهادت شهود نگهبانان شرکت … را خواستاریم و ضمناً مطابق اظهارات احدی از نگهبانان که از ساعت 12 شب به محل کار مراجعه نمودم و با توجه به اظهارات نگهبانان سرقت در زمانی اتفاق افتاده که نه بنده حضور داشتم و نه نگهبان در محل خدمت حضور داشته است.ضمناً نگهبان تاریخ 29/05/95 راس ساعت 10 صبح گزارش باز شدن چفت صندوق را به حراست اعلام نموده است.
2- حراست شرکت به تاریخ 95/05/30 دقیقاً 2 روز بعد از سرقت، اتهام سرقت را به اینجانب انتساب داده است.
3- در حالیکه در آن شب هیچگونه سرقتی اتفاق نیافتاده بود “طبق شواهد عینی خود بنده و نگهبان و مسئولین حراست درب صندوق با برچسب مخصوص پلمپ شده بود.
4- النهایه چون مامورین حراست شرکت از پول جمع آوری شده صندوق اطلاعی نداشتند تهمت سرقت یک فقره چک پول صد هزار تومانی را به بنده زدند.در صورتی که یکی از نگهبانان اظهار داشته که تا زمانی که ایشان سرپرست صندوق بوده یعنی تا آخر ساعت کاری روز 95/05/30 ساعت 30/6 صبح هیچ چک پولی داخل صندوق موجود نبوده است.
با تشکر و تجدید احترام
علی آقازاده
