وکیل علی اشرف پروانه
علی اشرف پروانه که بیشتر با نام «علی کرده» در رسانهها و میان مردم شناخته میشود، یکی از مجرمان پرسر و صدای ایران است که به دلیل فرار جنجالی و بینظیرش از زندان رجاییشهر، شهرتی همچون مایکل اسکوفیلد (شخصیت سریال فرار از زندان) در اذهان عمومی پیدا کرد.
داستان زندگی، جرائم، محکومیت و فرار او، یکی از پرتکرارترین و شگفتانگیزترین پروندههای جنایی ایران در سالهای اخیر به شمار می رود
زندگینامه و پیشینه
علیاشرف پروانه در یکی از مناطق کردنشین غرب کشور، در حوالی کرمانشاه متولد شد. او در خانوادهای کمبضاعت بزرگ شد و از نوجوانی به کارگری مشغول بود. گزارشها حاکی از آن است که در محیطی رشد یافت که نگهداری سلاح گرم در خانهها رواج داشت، عاملی که بعدها در شکلگیری شخصیت و رفتارهای او تأثیرگذار بود.
ورود به دنیای جرم
در اواسط دهه ۷۰، علیاشرف به تهران مهاجرت کرد و ابتدا در شرق شهر ساکن شد. شغل او بنّایی و کارگری بود، اما فشارهای مالی ناشی از یک قتل غیرعمد (در یک تصادف جادهای که منجر به فوت دو دانشآموز شد) و دیه سنگین پس از آن، او را به سمت سرقتهای مسلحانه سوق داد. هرچند او ادعا میکرد سرقتهایش بدون سلاح انجام میشده، اما کشف سلاح گرم در محل سکونتش، این ادعا را زیر سؤال برد.
دستگیری و محکومیت اولیه
در سال ۱۳۸۱، پس از چندین فقره سرقت، توسط پلیس دستگیر شد و در نهایت به حکم اعدام محکوم گردید. این حکم پس از تجدیدنظر به ۳۰ سال حبس تقلیل یافت.
فرار اول: فریب مأموران
او در یکی از اولین فرارهایش، با ادعای همکاری با پلیس برای دستگیری همدستانش، اعتماد مأموران را جلب کرد و با کمک چند نفر مسلح از بازداشتگاه گریخت. این فرار آغازگر دورهای جدید از زندگی مخفیانه او بود؛ زندگیای که در آن با تغییر چهره، استفاده از مدارک جعلی و هویتهای ساختگی به فعالیتهای خود ادامه داد.
دستگیری مجدد و حکم نهایی
در اردیبهشت ۱۳۸۲، هنگام رانندگی با خودروی پراید در میدان رسالت، بار دیگر دستگیر شد. با وجود تغییر چهره، انگشتنگاری هویت واقعی او را فاش کرد. این بار نیز دادگاه برای او حکم اعدام صادر کرد، اما مجدداً پس از تجدیدنظر، این حکم به ۳۰ سال حبس در زندان رجاییشهر تبدیل شد.
فرار دوم: نقشهای باورنکردنی
در زندان رجاییشهر، علیاشرف به همراه دو زندانی دیگر به نامهای اردشیر و صدیق، نقشهای هوشمندانه برای فرار طراحی کردند. آنها طی ۳ سال، با استفاده از قاشق و چنگال، تونلی را حفر کردند که به سالن اجتماعات زندان میرسید. حتی برای عبور از این تونل تنگ، رژیم غذایی سختی گرفتند تا وزن خود را drastically کاهش دهند.
سرانجام در خرداد ۱۳۸۴، با پوشیدن لباسهای پلاستیکی یکسره، وارد کانال شدند و از طریق سالن اجتماعات، از اولین حلقه امنیتی زندان گذشتند و موفق به فرار شدند.
بازگشت به جرم پس از فرار
تنها چند روز پس از فرار جنجالی از زندان رجاییشهر، علیاشرف پروانه زندگی عادی را کنار گذاشت و بار دیگر به دنیای جرم بازگشت. این بار او به همراه برادرش علیاکرم و چند همدست جدید، شبکهای از سرقتهای مسلحانه شبانه را در شرق تهران سازماندهی کرد.
دستگیری نهایی و پایان افسانه فرار
پس از شش ماه زندگی مخفیانه و ادامه فعالیتهای مجرمانه، پلیس با ردیابی دقیق تحرکات او، موفق به شناسایی مخفیگاه پروانه در شهرک ولیعصر شد. در جریان یک عملیات ویژه که با درگیری مسلحانه همراه بود، علیاشرف پروانه در حالی که از ناحیه پا مورد اصابت چند گلوله قرار گرفته بود، به سختی مجروح و نهایتاً بازداشت شد.
پیامدهای دستگیری:
-
همدستان نزدیک او یا دستگیر شدند یا موفق به فرار از کشور گردیدند.
-
پروانه این بار تحت تدابیر امنیتی ویژه به زندان رجاییشهر منتقل شد.
-
دوران حبس او در شرایط انفرادی و با حداقل تماس با محیط خارج ادامه یافت.
پایان یک افسانه:
این دستگیری پایانی بود بر داستان پر فراز و نشیب “اسکوفیلد ایرانی” که با فرارهای خیرهکننده و بازگشتهای مکرر به جرم، به یکی از جنجالیترین چهرههای جنایی دهههای اخیر ایران تبدیل شده بود.