اقسام سهام

 

 

اقسام سهام:
نکته ۱: بر اساس مقررات لایحه ی قانونی سهام شرکتهای سهامی به انواع مختلفی تقسیم شده مثل موارد زیر:
۱- سهم بی نام
۲- سهم با نام
۳- سهم عادی
۴- سهم ممتاز
۵- سهم وثیقه (تضمینی)
۶- سهم خزانه
۷- سهم انتفاع
۸- سهم موسس

نکته ۲: تعریف سهم با نام مستند به ماده ۴۰ لایحه ی قانونی است.بر اساس این ماده سهم با نام سهمی است که مشخصات و اقامتگاه مالک آن در دفتر ثبت سهام به ثبت رسیده.درج نام صاحب سهم بانام روی ورقه ی سهم قانوناً الزامی نیست.چنانچه اسم شخصی روی ورقه ی سهم با نام ثبت شود در دفتر ثبت سهام نام و مشخصات شخص دیگری به عنوان مالک سهم نوشته شده باشد براساس ماده ۴۰ لایحه ی قانونی مالک سهم بانام از نظرِ شرکت و اشخاص ثالث شخصی است که اسمش در دفتر ثبت سهام نوشته شده.(دفتر ثبت سهام با دفتر ثبت شرکت فرق میکنه.دفتر ثبت سهام در مرکز شرکت نگهداری میشود ربطی به اداره ی ثبت شرکتها ندارد دفتر ثبت شرکتها نزد مرجع ثبت شرکتهاست )

ماده ۴۰: انتقال سهام با نام باید در دفتر ثبت سهام شرکت به ثبت برسد و انتقال دهنده یا وکیل یا نماینده قانونی او باید انتقال را در دفتر مزبور امضاء کند. در موردی که تمامی مبلغ اسمی سهم پرداخت نشده است نشانی کامل انتقال گیرنده نیز در دفتر ثبت سهام شرکت قید و به امضاء انتقال گیرنده یا وکیل یا نماینده قانونی او رسیده و از نظر اجراء تعهدات ناشی از نقل و انتقال سهم معتبر خواهد بود. هرگونه تغییر اقامتگاه نیز باید به همان ترتیب به ثبت رسیده و امضاء شود. هر انتقالی که بدون رعایت شرایط فوق به عمل آید از نظر شرکت و اشخاص ثالث فاقد اعتبار است.

نکته ۳: برای دفتر ثبت سهام لایحه ی قانونی شرایط خاصی از لحاظ شکل و نحوه ی تنظیم مقرر نکرده.

نکته ۴: انتقال مالکیت سهام با نام با هرقراردادی که صورت بگیرد باید در دفتر ثبت و توسط انتقال دهنده امضاء شود. امضاء دفتر ثبت سهام توسط انتقال گیرندهِ ی سهام با نام الزامی نیست مگرآنکه مبلغ اسمی سهامِ انتقال یافته بطور کامل پرداخت نشده باشد که در این صورت انتقال دهنده و انتقال گیرنده هردو باید دفتر را امضاء کنند.

نکته ۵: طبق ماده ۳۵ لایحه ی قانونی سهام بانام حتی قبل از پرداخت شدن مبلغ اسمی سهم بطور کامل قابل انتقال است در این صورت برای انتقال ثبت رضایت شرکت شرط نیست لذا در فرض مورد بحث تبدیل تعهد با تبدیل بدهکار یا متعهد بدون رضایت طلبکار واقع میشود.

ماده ۳۴: کسی که تعهد ابتیاع سهمی را نموده مسؤول پرداخت تمامی مبلغ اسمی آن می باشد و در صورتیکه قبل از تأدیه تمم مبلغ اسمی سهم، آن را به دیگری انتقال دهد بعد از انتقال سهم، دارنده سهم مسؤول پرداخت بقیه مبلغ اسمی آن خواهد بود.
بعد از انتقال سهام بانامی که مبلغ اسمی آن بطور کامل پرداخت نشده تادییه مانده ی مبلغ اسمی برعهده ی انتقال گیرنده است. انتقال دهنده مسئولیت تضامنی در این خصوص ندارد مگر اینکه ضامن انتقال گیرنده شده باشد.

ماده 292 ق.م: تبديل تعهد در موارد ذيل حاصل مي شود
1) وقتي كه متعهدومتعهدله به تبديل تعهداصلي به تعهدجديدي كه قائم مقام آن مي شودبه سببي ازاسباب تراضي نماينددراين صورت متعهدنسبت به تعهداصلي بري مي شود.
2) وقتي كه شخص ثالث بارضايت متعهدله قبول كندكه دين متعهدراادا نمايد.
3) وقتي كه متعهدله مافي الذمه متعهدرابه كسي ديگرمنتقل نمايد.

نکته ۶: اگر قرارداد انتقال سهم بانام که مبلغ اسمی آن بطور کامل تادییه نشده است.پس از ثبت در دفتر ثبت سهام با تراضی طرفین اقاله شود. بازگشت مالکیت سهام مورد نظر به انتقال دهنده باید در دفتر ثبت سهام به ثبت برسد و به دلیل اینکه مبلغ اسمی سهم کامل تادیه نشده هردو طرف قرارداد اقاله باید دفتر را امضاء کنند تا وقتی بازگشت مالکیت در این دفتر ثبت نشده با وجود اقاله شدن قرارداد از دید شرکت مالک سهام همچنان انتقال گیرنده(خریدار) است و پرداخت مانده ی مبلغ اسمی سهم بر عهده ی خریدار است .

نکته ۷: اگر انتقال در دفتر ثبت سهام ثبت نشده باشد در رابطه ی طرفین قرارداد انتقال معتبر است لذا فروشنده میتواند به استناد این قرارداد ثمن معامله را مطالبه کند و خریدار میتواند به استناد آن اوراق سهام را مطالبه کند.

نکته ۸: به دلیل اینکه انتقال در دفتر ثبت سهام به ثبت نرسیده در مقابل شرکت قابل استناد نیست سود این سهام را شرکت باید به انتقال دهنده بپردازد در مجامع عمومی شرکت انتقال دهنده حق حضور و حق رای دارد.
از نظر اشخاص ثالث هم مالک سهام انتقال دهنده است. و آنها میتوانند این سهام را به عنوان دارایی انتقال دهنده توقیف کنند

نکته ۹: قرارداد انتقال سهم با نامِ شرکت سهامی از عقود رضایی است نه تشریفاتی زیرا ثبت نکردن انتقال در دفتر ثبت سهام موجب بطلان قرارداد نمیشود.

نکته ۱۰: شرکت تعاونی سهام عام از صدور سهم بی نام ممنوع است. همه ی سهام آن باید بصورت بانام صادر شود.

نکته ۱۱: اننقال سهام با نام در این شرکت باید در دفتر ثبت سهام به ثبت برسد. در صورت عدم ثبت قرارداد باطل است. بنابراین قرارداد انتقال سهم بانامِ شرکت تعاونی سهامی بانام عقد تشریفاتی است.

نکته ۱۲: جمعا در دو شرکت قرارداد انتقال سهام و سهم الشرکه عقد تشریفاتی است:
۱- با مسئولیت محدود طبق ماده ۱۰۳ ق.ت
۲- شرکت تعاونی سهامی عام طبق ماده ۱۲ قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴.

ماده ۱۰۳: انتقال سهم الشرکه به عمل نخواهند آمد مگر به موجب سند رسمی.

ماده 12: وزارت تعاون موظف است تمهیدات لازم را به منظور تشکیل و توسعه تعاونی‌های
سهامی‌عام با رعایت شرایط زیر معمول داشته و بر حسن اجراء آن نظارت نماید:
1- حداکثر سهم هر شخص حقیقی، مستقیم و غیرمستقیم در زمان تأسیس و طول فعالیت نباید
از نیم درصد سرمایه شرکت تجاوز کند.
2- اشخاص حقوقی سهامدار شرکت تعاونی سهامی‌عام، هرگاه خود شرکت تعاونی‌فراگیرملی
یا تعاونی سهامی‌عام باشند حداکثر حق مالکیت ده‌درصد (10%) سهام را دارند. سایر
اشخاص حقوقی متناسب با تعداد سهامداران مستقیم و غیرمستقیم خود حداکثر حق مالکیت
پنج درصد (5%) از سهام را دارند.
3- هر یک از اشخاص حقوقی دولتی و مجموع آنها با رعایت مفاد این قانون در مناطق
کمتر توسعه‌یافته تا چهل‌ونه درصد (49%) و در سایر مناطق تا بیست‌درصد(20%)
فعالیتهای مجاز در این قانون مجاز به مشارکت با تعاونی از منابع داخلی خود هستند.
مؤسسات عمومی غیر دولتی نیز هر یک تا بیست درصد(20%) و جمعاً تا چهل‌ونه‌درصد‌(49%)
مجاز به مشارکت هستند.
در هر حال سهم مجموع بنگاه ها و مؤسسات عمومی‌غیردولتی و شرکتهای دولتی مستقیم و
غیرمستقیم چه در میزان سهام و چه در کرسی‌های هیأت مدیره نباید از چهل‌ونه‌درصد
(49%) بیشتر گردد.
4- در زمان افزایش سرمایه، در صورتی که تمام یا برخی سهامداران از حق تقدم خود
استفاده نکردند کارکنان غیرسهامدار شرکت در خرید این سهام تقدم دارند.
5- مجامع عمومی‌در تعاونی سهامی‌عام که تعداد سهامداران آن از پانصد نفر بیشتر
باشد با بلوک‌‌بندی برگزار خواهد شد. هر یک از سهامداران مخیرند از طریق بلوک،
نماینده انتخاب کنند و یا مستقیماً در مجمع عمومی‌حضور یابند. برای رعایت حقوق
سهامداران خرد نحوه بلوک‌بندی در آئین‌نامه‌ای تعیین می‌‌شود که مشترکاً توسط
وزارت‌ تعاون و وزارت امور اقتصادی و دارایی پیشنهاد و به تصویب هیأت وزیران
می‌‌رسد.
6- کلیه سهام، با نام بوده و تملک یا نقل و انتقال آن منوط به ثبت در دفتر سهام
شرکت و رعایت سقف مالکیت سهام مقرر در اساسنامه به تشخیص هیأت مدیره است که نباید
از سقف مقرر در این ماده تجاوز کند.

هر توافقی بر خلاف حکم این بند باطل و بلااثر خواهد بود.
7- شرکتهای تعاونی سهامی‌عام می‌‌توانند به عضویت اطاق‌های تعاون درآیند.

 

نکته ۱۳: طبق ماده ۳۶ قانون برنامه ششم توسعه تمام ناشرانی که تاکنون اوراق بهادر به عموم عرضه کرده اند باید اوراق بهادر خود را نزد سازمان بورس و اوراق بهادر ثبت کنند

نکته ۱۳: معامله ی اوراق بهادر ثبت شده نزد سازمان باید حسبِ مورد از طریق بورس اوراق بهادر یا فرابورس با رعایت مقررات حاکم بر معاملات در بورس یا فرابورس انجام شود والا قرارداد باطل است. به این ترتیب قراردادِ خرید و فروش سهام صادر شده توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس یا فرابورس جزو عقود تشریفاتی شده است.

نکته ۱۴: دفتر ثبت سهامِ شرکتهای پذیرفته شده در بورس یا فرابورس نزدِ شرکتِ سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادر و تصفیه ی وجو نگهداری میشود.

نکته ۱۵: باتوجه به ظاهر ماده ۴۰ لایحه ی قانونی ثبت وثیقه گذاری سهام بانام انتقال مالکیت منفعت سهام بانام یا ایجاد حق انتفاع به سود غیر در سهام بانام، در دفتر ثبت سهام شرکت الزامی است.

ماده ۴۰: انتقال سهام با نام باید در دفتر ثبت سهام شرکت به ثبت برسد و انتقال دهنده یا وکیل یا نماینده قانونی او باید انتقال را در دفتر مزبور امضاء کند. در موردی که تمامی مبلغ اسمی سهم پرداخت نشده است نشانی کامل انتقال گیرنده نیز در دفتر ثبت سهام شرکت قید و به امضاء انتقال گیرنده یا وکیل یا نماینده قانونی او رسیده و از نظر اجراء تعهدات ناشی از نقل و انتقال سهم معتبر خواهد بود. هرگونه تغییر اقامتگاه نیز باید به همان ترتیب به ثبت رسیده و امضاء شود. هر انتقالی که بدون رعایت شرایط فوق به عمل آید از نظر شرکت و اشخاص ثالث فاقد اعتبار است.

نکته ۱۶: تعریف ثبت بی نام مستند به ماده ۳۹ لایحه ی قانونی است طبق این ماده ورقه ی سهم بی نام بصورت سند در وجه حامل تنظیم میشود انتقال مالکیت آن با قبض و اقباض صورت می گیرد. انتقال این ثبت در دفتر ثبت سهام، ثبت نمی شود لذا مشخصات و نشانی اقامتگاه دارنده ی آن در دفتر ثبت سهام موجود نیست. هرکسی متصرفِ ورقه ی سهم بی نام باشد مالک آن شناخته می شود مگر اینکه خلاف آن به اثبات برسد.(اماره ید ماده ۳۵ ق.م)
مهمترین وضعیت سهم بی نام سهولت انتقال مالکیت آن است. مهمترین عیب این سهم دشوار بودن اثبات مالکیت در صورت مفقود یا سرقت شدن ورقه ی سهم است.قرارداد خرید و فروش سهام بی نام از عقود رضایی است.


ماده ۳۹: سهم بی نام به صورت سند در وجه حامل تنظیم و ملک دارنده آن شناخته می شود مگر خلاف آن ثابت گردد. نقل و انتقال اینگونه سهام به قبض و اقباض به عمل آید. گواهینامه موقت سهام بی نام در حکم سهام بی نام است و از لحاظ مالیات بر درآمد مشمول مقررات سهام بی نام می باشد.

 

نکته ۱۷: در ماده ۳۹ لایحه ی قانونی قبض و اقباض ورقه ی سهام بی نام شرط صحتِ خرید و فروش تلقی نشده است مقصود از اینکه انتقال سهم بی نام ممکن است با قبض و اقباض به عمل آید در این ماده بیان این نکته است که بیع ورقه ی سهم بی نام ممکن است معاطاتی باشد. صحت غیر معاطاتی در ماده ۳۳۹ ق.م آمده است.
اگر در قراردادی که مورد معامله در آن سهام بانام یا بی نام است براساس احکام قانون مدنی از عقود عینی باشد در ارتباط با سهام شرکت سهامی هم این عقود عینی هستند.
مثلا: هبه ی سهام بانام یا بی نام،وقف سهام بانام یا بی نام، رهن سهام بانام یا بی نام همه جزو عقود عینی هستند.
به این ترتیب نتیجه میشه حکم ماده ۳۹ لایحه ی قانونی باید درپرتو قواعد عام قانون مدنی تفسیر و اجرا شود.

ماده 339:  پس از توافق بايع و مشتري در مبيع و قيمت آن عقد به ايجاب و قبول واقع ميشود .
ممكن است بيع به داد و ستد نيز واقع گردد .

نکته ۱: بانام بودن صد درصد یا تمام سهام در شرکتهای سهامی الزامی نیست.در شرکت تعاونی سهامی عام ۱۰۰ درصد سهام باید بانام باشد.

نکته ۲: حکم نخست الزامی نبودن ۱۰۰ درصد سهام شرکت سهامی با استثنائاتی به موجب قوانین خاص مواجعه است.در شرکتهای سهامی عام زیر همه ی شرکت باید با نام باشند:
۱- بانکها
۲- شرکتهای بیمه
۳- شرکت سهامی عام بورس اوراق بهادر

نکته ۳: در هیچ یک از شرکتهای سهامی ۱۰۰ درصد سهام نباید بی نام باشد.
زیرا طبق ماده ۱۱۴ لایحه ی قانونی اعضای هیئت مدیره ی هرشرکت سهامی باید تعدادی سهام وسیله به صندوق شرکت تودیع کنند. این سهام طبق ماده ۱۱۴ لایحه ی قانونی باید بانام باشه. به این ترتیب درهر شرکت سهامی باید دفتر ثبت سهام وجود داشته باشد.

ماده ۱۱۴: مدیران باید تعداد سهامی را که اساسنامه شرکت مقرر کرده است دارا باشند. این تعداد سهام نباید از تعداد سهامی که به موجب اساسنامه جهت دادن رأی در مجامع عمومی لازم است کمتر باشد. این سهام برای تضمین خساراتی است که ممکن است از تقصیرات مدیران منفرداً یا مشترکاً بر شرکت وارد شود. سهام مذکور با اسم بوده و قابل انتقال نیست و مادام که مدیری مفاصا حساب دوره تصدی خود در شرکت را دریافت نداشته است سهام مذکور در صندوق شرکت به عنوان وثیقه باقی خواهد ماند.

نکته ۴: منظور از تبدیل سهام که در مواد ۴۳ تا ۵۰ لایحه ی قانونی مورد حکم قرار گرفته تبدیل سهم بی نام به با نام یا برعکس است.

نکته ۵: بین تبدیل شرکت سهامی و تبدیل سهام شرکت سهامی تفاوت وجود دارد.

نکته ۶: آن دسته از شرکتهای سهامی که تمام سهامشان باید بانام باشه مجاز به تبدیل سهام نیستند.
برای تصمیم گیری راجع به تبدیل سهامی دو مرجع صلاحیت دارند:
۱- چنانچه در اساسنامه امکان تبدیل سهام پیش بینی شده باشد تصمیم گیری در صلاحیت هیئت مدیره است در غیر این صورت جزو صلاحیتهای مجمع عمومی فوق العاده است.مستند به ماده ۴۳ لایحه ی قانونی.(خطر اقدام شرکت برای تبدیل سهام بی نام به بانام بیشتر از خطر تبدیل سهام بانام به بی نام است)

ماده ۴۳: هرگاه شرکت بخواهد به موحب مقررات اساسنامه یا بنا به تصمیم مجمع عمومی فوق العاده سهامداران خود سهام بی نام شرکت را به سهام بانام و یا آن که سهام بانام را به سهام بی نام تبدیل نماید باید بر طبق موارد زیر عمل کند

نکته ۷: اقدام به تبدیل سهامی بی نام به سهام بانام برای سهامدار خطر اخراج شدن از شرکت بدون میل و رضایت را در پی دارد ولی اقدام به تبدیل سهام بانام به بی نام متضمن چنین خطری نیست. به این دلیل جهت فراخوان صاحبان سهام برای وجوب شرکت به منظور تبدیل سهام بی نام خود به سهام با نام باید طبق ماده ۴۴ لایحه ی قانونی سه مرتبه آگهی در روزنامه ی کثیرالانتشار شرکت منتشر شود با فاصله ی ۵ روز و به سهامداران مهلتی که نباید کمتر از شش ماه باشد از تاریخ اولین آگهی برای مراجعه اعطا شود در تبدیل سهام بانام به بی نام آگهی فراخوان یک بار منتشر میشود(دو مرتبه کمتر شد) و مهلتی که اعطا میشود نباید کمتر از دو ماه باشد(چهار ماه کمتر شد).بعد از پایان مهلتی که جهت مراجعه ی صاحبان سهام بی نام اعطا شده اگر تعدادی از سهام بی نام به مرکز شرکت تسلیم نشده باشد به موجب ماده ۴۵ لایحه ی قانونی این سهام باطل شده محسوب میشود و برابر تعداد آنها سهام بانام صادر میشود اگر شرکت در بورس پذیرفته شده باشد این سهام از طریق بورس والا از طریق حراج فروخته میشود.(به این علت فروخته میشود تا مشخصات خریدار به عنوان مالک سهام با نام در دفتر ثبت سهام نوشته شود)
از حاصل فروش شرکت هزینه های فروش را کسر میکند باقی مانده را باید به حسابی بهره دار نزد بانک تودیع کند.اگر دارنده ی سهام بی نام باطل شده ظرف ۱۰ سال از تاریخ فروش رجوع کند به دستور شرکت بانک وجو را همراه با بهره ی آن سود آن به این شخص بپردازد بعد از انقضاء ۱۰ سال بانک با اطلاع دادستان این وجو را باید به خزانه ی دولت منتقل کند(ماده ۴۶)


ماده ۴۵: سهام بی نامی که ظرف مهلت مذکور در ماده ۴۴ برای تبدیل به سهام بانام به مرکز شرکت تسلیم نشده باشد باطل شده محسوب و برابر تعداد آن سهام بانام صادر و توسط شرکت در صورتیکه سهام شرکت در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد از طریق بورس و گرنه از طریق حراج فروخته خواهد شد.
آگهی حراج حداکثر تا یک ماه پس از انقضاء مهلت شش ماه مذکور فقط یک نوبت در روزنامه کثیر الانتشاری که آگهی های مربوط به شرکت در آن نشر می گردد منتشر خواهد شد. فاصله بین آگهی و تاریخ حراج حداقل ده روز و حداکثر یک ماه خواهد بود. در صورتیکه در تاریخ تعیین شده تمام یا قسمتی از سهام به فروش نرسد حراج تا دو نوبت طبق شرایط مندرج در این ماده تجدید خواهد شد.

ماده ۴۶: از حاصل فروش سهامی که بر طبق ماده ۴۵ فروخته می شود بدواً هزینه های مترتبه از قبیل هزینه آگهی حراج یا حق الزحمه کارگزار بورس کسر و مازاد آن توسط شرکت در حساب بانکی بهره دار سپرده می شود ، در صورتیکه ظرف ده سال از تاریخ فروش، سهام باطل شده به شرکت مسترد شود مبلغ سپرده و بهره مربوطه به دستور شرکت از طرف بانک به مالک سهم پرداخت می شود. پس از انقضاء ده سال باقیمانده وجوه در حکم مال بلاصاحب بوده و باید از طرف بانک و با اطلاع دادستان شهرستان به خزانه دولت منتقل گردد.
تبصره- در مورد مواد ۴۵ و ۴۶ هرگاه پس از تجدید حراج مقداری از سهام به فروش نرسد صاحبان سهام بی نام که به شرکت مراجعه می کنند به ترتیب مراجعه به شرکت، اختیار خواهد داشت از خالص حاصل فروش سهامی که فروخته شده، به نسبت سهام بی نام که در دست دارند وجه نقد دریافت کنند و یا آنکه برابر تعداد سهام بی نام خود سهام بانام تحصیل نمایند و این ترتیب تا وقتیکه وجه نقد و سهم فروخته نشده هر دو در اختیرا شرکت قرار دارد رعایت خواهد شد.

نکته ۸: تبدیل سهام بانام به بی نام متضمن خطر اخراج سهامدار از شرکت نیست در این تبدیل اگر تمام یا برخی سهامداران در مهلت مقرر برای تبدیل سهام خود به شرکت رجوع نکنند بعد از انقضاء مهلت برابر تعداد سهامی که بیان نشده سهام بی نام صادر و درمرکز شرکت نگهداری میشود تا هروقت صاحبان سهام بانام رجوع کردند برگه های سهام بانام آنها اخذ و ابطال گردد ورقه ی سهم بی نام ایشان تسلیم شود.

نکته ۹: تبدیل سهام بی نام به بانام و برعکس روی حقوقی که از مالکیت سهم برای سهامدار ایجاد شده تاثیری ندارد سبب محدودیت حقوق او نمی شود.تاثیر این اقدام برشرایط انتقال مالکیت سهم است.

نکته ۱۰: درفرض تبدیل سهام بانام به بی نام اگر سهام مورد نظر قبل از تبدیل رهن گذاشته باشد. تبدیل تاثیری بر حق رهن مرتهن ندارد. پس از تبدیل حق رهن مرتهن نسبت به سهم بی نام استمرار پیدا میکند.
در تبدیل سهام بی نام به بانام اگر سهامدار در مهلت جهت تبدیل رجوع کند و تبدیل انجام شود حق رهن ثالث نسبت به سهم بانام ادامه پیدا میکند اگر صاحب سهم در مهلت مراجعه نکند و سهام بی نام باطل شود این بطلان به منزله ی تلف شدن مال موضوع رهن است عوض حاصل از فروش که به بانک تودیع میشود به عنوان بدل مال مرهونه در وثیقه ی مرتهن است

۴) سهام ممتاز:
نکته ۱۱: سهام ممتاز در تبصره ی ۲ ماده ۲۴ لایحه ی قانونی تعریف شده به موجب این تبصره اگر برای برخی سهام شرکت مزایایی قائل شده باشد به این گونه سهام سهامِ ممتاز گفته میشود در برابر سهامِ ممتاز سهام عادی قرار دارد مهمترین مزیت های سهام ممتاز سود بیشتر یا حق رای بیشتر است.
ممکن است سهام عادی یا ممتاز حسبِ مورد بی نام یا بانام باشد.به این ترتیب مجمع عمومی فوق العاده میتواند با رعایت ماده ۴۲ لایحه ی قانونی برای سهام بی نام مزایایی ایجاد کند.

تبصره ۲ ماده ۲۴: در صورتی که برای بعضی از سهام شرکت با رعایت مقررات این قانون مزایایی قائل شوند اینگونه سهام، سهام ممتاز نامیده می شود.

نکته ۱۲: ایجاد سهام ممتاز در مرحله ی تاسیس شرکت سهامی خاص با موافقت همه ی موسسین امکان پذیر است و در مرحله ی تاسیس شرکت سهامی عام با اکثریت دو سوم آرای حاضر در جلسه رسمی مجمع عمومی موسس است.در هردو شرکت بعد از ثبت تا وقتی شرکت منحل نشده ایجاد سهام ممتاز در صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده است.
بعد از انحلال و در دوره ی تصویه هیچ یک از شرکتهای سهامی نمی توانند سهامِ ممتاز ایجاد کنند.

ماده ۴۲: هر شرکت سهامی می تواند به موجب اساسنامه و همچنین تا موقعی که شرکت منحل نشده است طبق تصویب مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام، سهام ممتاز ترتیب دهد. امتیازات اینگونه سهام و نحوه استفاده از آن باید به طور وضوح تعیین گردد. هرگونه تغییر در امتیازات وابسته به سهام ممتاز باید به تصویب مجمع عمومی فوق العاده شرکت با جلب موافقت دارندگان نصف به علاوه یک اینگونه سهام انجام گیرد.

نکته ۱۲: امتیازات سهام ممتاز را مجمع عمومی فوق العاده میتواند تغییر دهد. برای تغییر امتیازات سهام ممتاز مصوبه ی مجمع عمومی فوق العاده باید به تایید دارندگان نصف+۱ سهام ممتاز برسد. طبق نظر غالب سلب امتیازات سهام ممتاز به ترتیبی که در قسمت دومِ ماده ۴۲ لایحه ی قانونی برای تبدیل امتیازات مقرر شده امکان پذیر است.به این ترتیب هم مبدل کردن سهم عادی به ممتاز امکان پذیر است و هم مبدل کردن سهم ممتاز به عادی.

۵) سهم وثیقه (تضمینی):
نکته ۱۳: سهم وثیقه در مواد ۱۱۴ تا ۱۱۷ لایحه ی قانونی مورد حکم قرار گرفته است. سهم وثیقه سهمی است که هریک از اعضای هیئت مدیره ی شرکتِ سهامی جهت تضمین جبران خساراتی که در اثر تخلف آنها به شرکت وارد میشود باید به صندوق شرکت تودیع کنند. تعداد سهام وثیقه در قانون تعیین نشده باید در اساسنامه تعیین شود.

نکته ۱۴: سهام وثیقه در ماده ۸ لایحه ی قانونی سهام تضمینی نامیده شده مدیرعامل شرکت سهامی و بازرس شرکت مکلف به تودیع سهام وثیقه نیستند مدیر تصفیه هم موظف به تودیع سهام وثیقه نیست سهام وثیقه باید بانام باشد عضو هیئت مدیره نمیتواند سهم بی نام وثیقه گذارد در قالب سهام وثیقه.

سوال: کدام گزینه صحیح است؟
۱) همه ی سهام اعضای هیئت مدیره ی سهامی باید با نام باشند
۲) تمام سهام اعضای هیئت مدیره شرکت سهامی میتواند بی نام باشد
۳) برخی سهام اعضای هیئت مدیره ی شرکت سهامی باید با نام باشند
۴) برخی سهام اعضای هیئت مدیره ی شرکت سهامی باید بی نام باشند

گزینه ۳ درست است.

نکته ۱۵: طبق مقررات لایحه ی قانونی:
۱- لازم نیست همه ی سهام اعضای هیئت مدیره ی شرکت سهامی با نام باشد
۲- ممکن نیست همه ی سهام اعضای هیئت مدیره ی شرکت سهامی بی نام باشد
۳- لازم نیست برخی سهام اعضای هیئت مدیره ی شرکت سهامی بی نام باشند.
۴- لازم است تعدادی از سهامِ اعضای هیئت مدیره ی شرکت سهامی بانام باشند.

نکته ۱۶: سهامی وثیقه تا وقتی که از قید وثیقه ی شرکت آزاد نشده غیرقابل انتقال است.

نکته ۱۷: به سهام وثیقه سود تعلق می گیرد.سود این سهام متعلق به مالک سهم است( عضو هیئت مدیره،وثیقه گذار). سود سهام وثیقه در وثیقه ی شرکت نیست لذا مالک سهم میتواند سودِ سهام وثیقه را منتقل کند اشخاص ثالث میتوانند سود سهام وثیقه را توقیف کنند.
مالک سهام وثیقه در مجامع عمومی حق حضور و حق رای دارد.(تنها حقی که نداره حق انتقال بقیه حق و حقوق براش محفوظ)
تضمین حاصل از سهام وثیقه منحصرا به سود شرکت سهامی است خساراتِ وارد شده به سهامداران یا اشخاص ثالث از محل این تضمین قابل جبران نیستند.

سوال: سهام وثیقه ی مدیران کی از وثیقه آزاد میشه؟

نکته ۱۸: سهام وثیقه بعد از دریافت مفاصا حساب دوره ی تصدی توسط عضو هیئت مدیره از قید وثیقه آزاد میشود به این ترتیب عزل شدن عضو هیئت مدیره، استعفا عضو هیئت مدیره، فوت عضو هیئت مدیره یا حتی انحلال شرکت هیچ یک باعث آزاد شدن سهام وثیقه نمی شود. طبق ماده ۱۱۶ لایحه ی قانونی تصویب ترازنامه و حساب سود و زیان دوره ی تصدی عضو هیئت مدیره به منزله ی مفاصا حساب دوره ی تصدی آن عضو است

نکته ۱۹: براساس ماده ۱۱۵ لایحه ی قانونی لازم نیست عضو هیئت مدیره هنگام قبول سمت سهام وثیقه را تودیع کند بعد از قبول سمت حداکثر یک ماه برای تودیع سهام وثیقه عضو هیئت مدیره مهلت دارد با انقضاء یک ماه اگر به این تکلیف عمل نکرده باشد خود به خود قهراً مستعفی قلمداد میشود. مجمع عمومی فوق العاده میتواند تعداد سهام وثیقه را افزایش یا کاهش دهند(چون تو اساسنامه میاد و تغییر اساسنامه در صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده است) اگر تعداد سهام وثیقه افزایش یابد حداکثر یک ماه از تاریخ تسلیم مجمع اعضای هیئت مدیره مکلفند تعداد سهام وثیقه خود را افزایش دهند. در غیر این صورت با انقضاء یک ماه عضو هیئت مدیره مستعفی شناخته میشود.

نکته ۲۰: قواعد حاکم بر سهام وثیقه امری است حتی اگر همه ی سهامداران به اتفاق تصویب کنند که لازم نیست اعضای هیئت مدیره ی این شرکت سهام وثیقه تودیع کنند تصمیم باطل است.
بر اساس ماده ۱۱۷ لایحه ی قانونی هرگاه بازرس شرکت تخلفی از مقررات مربوط به سهام وثیقه مشاهده کند باید به مجمع عمومی عادی گزارش دهد.


ماده ۱۱۷: بازرس یا بازرسان شرکت مکلفند هر گونه تخلفی از مقررات قانونی و اساسنامه شرکت در مورد سهام وثیقه مشاهده کنند به مجمع عمومی عادی گزارش دهند.

 

۶) سهام خزانه:
نکته ۱: سهام خزانه به سهامی گفته میشود که توسط همان شرکت خریداری و تملک شده است. طبق ماده ۱۹۸ لایحه ی قانونی خرید سهام توسط همان شرکت ممنوع است بر اساس این ماده هیچ یک از شرکتهای سهامی عام و سهامی خاص مجاز نیستند سهامی را که خودشان منتشر کرده اند خریداری کنند بر اساس ماده ۱۹۸ قرارداد خرید سهام توسط همان شرکت باطل است. هیچ یک از ارکان شرکت مثل هیئت مدیره یا مجمع عمومی نمیتوانند انعقاد چنین قراردادی را اجازه دهند.حتی اگر همه ی سهامداران موافقت کنند شرکت نمیتواند سهامی را که خود صادر کرده است بخرد.

نکته ۲: عبارت خرید سهام در ماده ۱۹۸ خصوصیت ندارد.تملک سهام توسط همان شرکت با هرعقد معوض مشمول ماده ۱۹۸ است.شرکت سهامی میتواند سهامی را که خود صادر کرده است با عقد مجانی مثل هبه یا صلح بلاعوض تملک کند.مبنای نظری حکم ماده ۱۹۸ لایحه ی قانونی جلوگیری از کاهش پنهانی سرمایه و حمایت از حقوق طلبکاران شرکت است.

ماده ۱۹۸: خرید سهام شرکت توسط همان شرکت ممنوع است.

نکته ۳: به موجب بند ب ماده ۲۸ قانون رفع موانع تولید ربا و تضعیف شرکتهای پذیرفته شده در بورس یا فرابورس میتوانند حداکثر تا ۱۰ درصد سهام خود را خریداری و تملک کنند به این ترتیب ماده ۱۹۸ لایحه ی قانونی جزئا نسخ شده.

نکته ۴: دارنده ی سهم خزانه با ۴ محدودیت مواجعه است:
۱- در مجامع عمومی حق رای ندارند.
۲- سود به او تعلق نمی گیرد.
۳- بعد از انحلال شرکت و پرداخت بدهی های آن سهمی یا حقی در مانده ی اموال شرکت ندارد.
۴- سهام خزانه در تعیین حد نصاب رسمیت جلسات مجامع عمومی شرکت جزء سهام شرکت حساب نمی شود. شرکت میتواند سهام خزانه را به دیگری انتقال دهد با این انتقال محدودیت هایی که به شرح فوق بیان شده مرتفع میشود.

نکته ۵: دلیل ایجاد امکان خرید سهام برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس یا فرابورس استفاده از این امکان توسط این شرکتها برای کنترل قیمت سهام خود در بازار و پیشگیری از کاهشِ قیمت سهام است.

 

۷) سهم انتفاعی:
سهم انتفاعی نتیجه ی استهلاک سرمایه توسط شرکت سهامی است. استهلاک سرمایه با کاهش سرمایه ی ثبت شده فرق دارد. احکام و شرایط استهلاک سرمایه در لایحه ی قانونی بیان نشده صرفا در ماده ۶۵ لایحه ی قانونی قانونگذار به استهلاک سرمایه اشاره کرده. استهلاک سرمایه عبارت است از رفع مبلغ اسمی سهام توسط شرکت به سهامدار از محل اندوخته ی اختیاری بعد از این اقدام سهامی که در دست سهامدار باقی مانده سهام انتفاعی نامیده میشود صاحب سهم انتفاعی بعد از انحلال شرکت و پرداخت دیون آن حقی نسبت به مانده ی اموال شرکت ندارد.

۸) سهم موسسین:
سهم موسس عبارت است از مزایایی که به عنوان پاداش خدمات موسسین شرکتِ سهامی عام با تصویب مجمع عمومی موسس به نفع آنها ایجاد شده.


ماده ۶۵: از تاریخ تصمیم مجمع مذکور در ماده ۶۱ تا انقضاء موعد یا مواعد اوراق قرضه، شرکت نمی تواند اوراق قرضه جدید قابل تعویض یا قابل تبدیل به سهام منتشر کند یا سرمایه خود را مستهلک سازد یا آن را از طریق بازخرید سهام کاهش دهد یا اقدام به تقسیم اندوخته کند یا در نحوه تقسیم منافع تغییراتی بدهد. کاهش سرمایه شرکت در نتیجه زیانهای وارده که منتهی به تقلیل مبلغ اسمی سهام و یا تقلیل عده سهام بشود شامل سهامی نیز که دارندگان اوراق قرضه در نتیجه تبدیل اوراق خود دریافت می دارند می گردد و چنین تلقی می شود که اینگونه دارندگان اوراق قرضه از همان موقع اتشار اوراق مزبور سهامدار شرکت بوده اند.

ماده ۷۷: گزارش مربوط به ارزیابی آورده های غیرنقد و علل و موجبات مزایای مطالبه شده باید در مجمع عمومی مؤسس مطرح گردد.
دارندگان آورده غیرنقد و کسانی که مزایای خاصی برای خود مطالبه کرده اند در موقعی که تقویم آورده غیرنقدی که تعهد کرده اند یا مزایای آنها موضوع رأی است، حق رأی ندارند و آن قسمت از سرمایه غیر نقد که موضوع مذاکره و رأی است از حیث حد نصاب جزء سرمایه شرکت منظور نخواهد شد.

* نحوه ی مطالبه ی مانده ی مبلغ اسمی سهام:

نکته ۱: به ترتیبی که در بحث تشکیل شرکت سهامی بیان شد ممکن است پرداخت قسمتی از سرمایه ی شرکت سهامی که بعد از ثبت شرکت موکول شود در این صورت مانده ی مبلغ اسمی سهام را شرکت از سهامداران طلبکار است.

نکته ۲: شرکت سهامی ای که مبلغ اسمی سهام آن بطور کامل تادیه نشده از دو امکان محروم است:
۱- طبق ماده ۱۶۵ لایحه ی قانونی به هیچ طریقی نمیتواند افزایش سرمایه بدهد
۲- طبق ماده ۵۵ لایحه ی قانونی نمیتواند اوراق قرضه یا اوراق مشارکت منتشر کند

ماده ۱۶۵: مادام که سرمایه قبلی شرکت تماماً تأدیه نشده است افزایش سرمایه شرکت تحت هیچ عنوانی مجاز نخواهد بود.

ماده ۵۵: انتشار اوراق قرضه ممکن نیست مگر وقتی که کلیه سرمایه ثبت شده شرکت تأدیه شده و دو سال تمام از تاریخ ثبت شرکت گذشته و دو ترازنامه آن به تصویب مجمع عمومی رسیده باشد.

نکته ۳: بر اساس ماده ۳۳ شرکت سهامی 《باید》در موعد مقرر مانده ی مبلغ اسمی سهام را مطالبه کند در غیر این صورت هیئت مدیره باید مجمع عمومی فوق العاده را به منظور کاهشِ سرمایه ی ثبت شده ی شرکت دعوت کند.اگر مجمع عمومی فوق العاده به هر دلیلی رای به کاهش سرمایه ندهد هر ذی نفع میتواند از دادگاه صدور حکمِ کاهش سرمایه ی ثبت شده تا سرمایه ی تادیه شده را بخواهد.

نکته ۴: تنها مورد صلاحیت محکمه برای صدور حکم به اصلاحِ اساسنامه ی شرکت سهامی مورد مندرج در ماده ی ۳۳ لایحه ی قانونی.ماده ۳۳ بیان کننده ی یکی از موجبات کاهش اجباری سرمایه ی شرکت سهامی.
در مطالبه ی مانده ی مبلغ اسمی سهام شرکت سهامی دو حکم را باید رعایت کند:
۱- مطالبه بر اساس تبصره ی ماده ۳۳ لایحه ی قانونی از همه ی سهامداران بدون تبعیض باید به عمل آید.طبق قاعده طلبکاری که از چند شخص بستانکار است میتواند در مطالبه ی طلب بین بدهکاران تبعیض قائل شود.
۲- تبصره ی ماده ۳۳. مطالبه ی مانده ی مبلغ اسمی سهام باید از طریق نشر آگهی در روزنانه ی کثیرالانتشار شرکت به عمل آید.

ماده ۳۳: مبلغ پرداخت نشده سهام هر شرکت سهامی باید ظرف مدت مقرر در اساسنامه مطالبه شود. در غیر اینصورت هیأت مدیره شرکت باید مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را بمنظور تقلیل سرمایه شرکت تا میزان مبلغ پرداخت شده سرمایه دعوت کند و تشکیل دهد و گرنه هر ذی نفع حق خواهد داشت که برای تقلیل سرمایه ثبت شده شرکت تا میزان مبلغ پرداخت شده به دادگاه رجوع کند.
تبصره- مطالبه مبلغ پرداخت نشده سهام یا هر مقدار از آن باید از کلیه صاحبان سهام و بدون تبعیض به عمل آید.

نکته ۵: براساس ماده ۳۵ لایحه ی قانونی در نهایت اگر سهامدار بدهی خود را بابت مانده ی مبلغ اسمی سهام ندهد شرکت میتواند سهام او را بفروشد. اگر شرکت در بورس پذیرفته شود فروش از بورس در غیر این صورت از طریق مزایده به عمل خواهد آمد.برای اینکه شرکت بتواند سهام سهامدار را به صورت قانونی بفروشد اجتماع چهار شرط الزامی است:
۱- مطالبه ی مانده ی مبلغ اسمی سهام از طریق نشر آگهی در روزنامه ی کثیرالانتشار شرکت.
۲- انقضاء مهلت معقول و متناسبی که به موجب آگهی فوت به سهامداران داده شده است.
۳- مطالبه ی مانده ی مبلغ اسمی از طریق اخطار( مطالبه ی دوم)
۴- انقضاء یک ماه از تاریخ اخطار. به این ترتیب برای فروش سهام دو مرتبه مطالبه و دو مرتبه انقضاء مهلت شرط است اگر شرکت بدون رعایت شرایط فوق سهام سهامدار را بفروشد قرارداد غیرنافذ است. در مجموع در دو مورد به موجب لایحه ی قانونی شرکت میتواند از طریق فروشِ سهام سهامدار او را بدون میل و رضای خود اخراج کند. بعد از انقضاء مهلت متناسبی که طبق ماده ۳۵ به سهامدار جهت ادای دین خود داده شده به بدهی سهامدار خسارتِ تاخیر تادیه از قرارِ نرخ رسمی بهره به اضافه ی چهار درصد اضافه میشود.

ماده ۳۵: در هر موقع که شرکت بخواهد تمام یا قسمتی از مبلغ پرداخت نشده سهام را مطالبه کند باید مراتب را از طریق نشر آگهی در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهی های مربوط به شرکت در آن منتشر می شود به صاحبان فعلی سهام اطلاع دهد و مهلت معقول و متناسبی برای رداخت مبلغ مورد مطالبه مقرر دارد. پس از انقضاء چنین مهلتی هر مبلغ که تأدیه نشده باشد نسبت به آن خسارت دی

نکته ۶: ماده ۳۷ لایحه ی قانونی برای سهامداران متخلف به عنوان ضمانت اجرای تکلیف محرومیتهایی به شرح زیر مقرر کرده:
۱- حق حضور در مجمع عمومی ندارند و سهام آنها در اعتصاب حدنصاب رسمیت جلسه جزء سهام شرکت حساب نمی شود( مثل سهام خزانه).
۲- حق دریافت سود و اندوخته ی اختیاری ندارد.
۳- در مجامع عمومی حق رای ندارند.
۴- از حق تقدم در خرید سهام شرکت محرومند. چنانچه قبل از فروش سهام سهامدار بدهی خود را بابت اصل و خسارات و هزینه ها به شرکت پرداخت کند مجدداً حق حضور در مجمع پیدا میکند و میتواند حقوق مالی وابسته به سهام خود را که مشمول مرور زمان نشده اند مطالبه کنند و از حق رای در مجامع عمومی برخوردار میشوند.

ماده ۳۷: دارندگان سهام مذکور در ماده ۳۵ حق حضور و رأی در مجامع عمومی صاحبان سهام شرکت را نخواهند داشت و در احتساب حد نصاب تشکیل مجامع عمومی تعداد اینگونه سهام از کل تعداد سهام شرکت کسر خواهد شد. بعلاوه حق دریافت سود قابل تقسیم و حق رجحان در خرید سهام جدید شرکت و همچنین حق دریافت اندوخته قابل تقسیم نسبت به اینگونه سهام، معلق خواهد ماند.

 

علی آقازاده بهترین وکیل تهران

, ,
5/5 - (2 امتیاز)

About aliaghazadeh

Check Also

موجبات انحلال شرکت سهامی عام

انحلال شرکت سهامی عام  موجبات انحلال شرکت سهامی عام و خاص موارد زیر است: ۱- …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *